رضا شامی را دیدم .

جزء ان ناشناسهای که در کتاب می خواندم . آن مرد آمد . گودو ویا هرچیزی دیگری که شما اسمش را بگذارید .

بیشتر صبح ها ازدنده چپ بلند میشه چون دندهای راستش دیسک ویا در همین مایه هاداره واگر همیجوری پیش بره طولی نخواهد کشید که با برو بچه در بوفه سالن ارشاد یادش را گرامی می داریم وبه سخنان گهر بار خالد حیدری در باره او گوش می دهیم  ودر فکر برگزاری اولین جشنواره تاتر دیسک  وآشپزی  باعنوان "شامی" خواهیم بود   با لوگوی سیمای نورانی وشاعرانه رضا که با فتوشاپ یک ملاقه یا کفگیر در دستش گذاشتیم وپشت سرش یک دیگ پرا زآب با بخار زیاد  .یادش گرامی باد ورحش شاد وراهش پررهرو  الفاتحه مع الصلوات وادعیه واذکار کبیر وجوشن وابودوجانه وسوره بقره وخرما وحلوا

 بعد از درگیری با بچه های سالن ونقد وبررسی کارهایشان ودرگیری با عوامل راه سازی ناچیت واوچ تپه که  بیشتر درمایه های اخلال در نظم عمومی حمل ونقل  و….که اگر کوتاه نمی امدند باور کنید باورکنید 30سال اب خنک رو شاخش بود مانند سال 70یا 71 سینما وحدت ،که بهم زد وتا نصف شب ازکلانتری به اون کلانتری که چرا نمایش گروه عقابهای وحشی را بهم زد ه. ول کن بابا اخه به توچه ؟  ( این را گفتم که بدانید از همه اتهامات وارد شده به رضا من مبرا هستم ونقش نداشتم )  

شنیدم که رضا به صحنه بازگشته وبعنوان هیات بازبینی وداوری مثل قدیما دوباره از در سالن ارشاد روخوانی وتجزیه وتحیل و غیره.... انجام میده رد می کنه وبعد دوباره قبول می کنه البته بافشار

 

حالا به قسم ملا باور کنم یا به دم خروس هر چی که هست مایه خوشحالیه. خودش که میگه یه کرمی بود تو مخم براهمین بازم مخم عیب ور داشته و بدون معطلی رفتم سالن . خدایش راست میگه ادمای تاتری یه جوریای کرمی میشن . کار که نکنن می پوسن . رضا هم از اون ادما است که دنبال بهانه بود

 

رضا شامی البته از بخت بدش از خانواده اش فکر کنم یک "م" کم آورده  فامیلاش همه شمامی اند واو شامی

 

حالا همان شامی سرخ کردنی سرسفره است که ..... ببخشید اب دهنم رو قورت دادم ......... یا شامی شام یا چیز دیگه بالاخره شامی است.

 

رضا شامی متولد 1345 یه چیزیای حدود 40 سال........ وای که ...  ببخشید خیلی وقته .....  هر چند که این قدره نشون نمیده اما به هر حال حال 40 ساله است

 

9 یا 10 ساله بوده که رفته رو صحنه سال 54 ...کوچولو بوده برا همین هم رفته گروه کوجک با ادمای بزرگ مثل ابراهیم فرشی وجعفر مردان بیگی  ونادرقادری وافضل ، امینی ،سارا رستم زاده ،شرمین میری ،عبدالله عثمانی،عمر حیدری ، کمال عباسی ، کمال بهرام وند،ابراهیم عبدالهی ،وچندین نفر از هنرمندان فقید و یا دور از وطن حالا......  در نمایش پسر خاک به  کارگردانی عمر حمیدی   نقش داشته که نمایشی جنجال برانگیز و خاطره انگیز که در جشنواره تئاتر مهاباد نیز اجرا شد ودر خیلی از کارهای دیگر ... ادم سابقه داری است .... از سرقت مسلحانه گرفته تا دیوانه بازی و گانگستر بازی و خل بازی و فیلم بازی و...

 

خل بازی و.... هی هی ... چرا فکر بد می کنید جانم منظورم سابقه تاتری است ... ای بابا رضا از این جور شانسا نداره که ... بیچاره خاک خورده   استخوان خورد کرده گلو پاره کرده تا یک تاتری شده ...... اگه بخوام نمایشهای را که رضا بازی و یا کارگردانی  کرده ویا نوشته  رو نام ببرم خیلی میشه .... پسر خاک 2- ترن 3- خان 4- گم 5- کله سفید 6- ارسنال 7- متهم کیست 8- باز باران 9- یک پیراهن یک ویلون 10- پیک نیک .... 11- حکایت دخمه 12- قصر خورشید 13- مسیح هرگز نخواهد گریست 14- صبح طلوع می کند 15- ئه سرین 16- اخرین اتوبوس 17- نمایشگاه و......... خیلی های دیگر وحالا هم شب بی پایان فاخته

 

رضا در کلاسهای اموزشی زیادی ودر محضر وحجره های نمایشی اساتید و اباتید بسیار کسب دانش نمایش نموده است از همه مهمتر که کسب فیض ودانش واقعی نموده در کلاسهای دکتر قطب ا لدین صادقی و عباس شاد روان واستاد گرانمایه داریوش گراوندی بوده است  . درگروههای نمایشی  سازمان تبلیغات اسلامی و انجمن نمایش و اداره ارشاد و دانشگاه نیز شرکت فعالانه داشته ودارد

 

رضا دارای دانشنامه موسسه دانشگاهی رسام هنر وابسته به جهاد دانشگاهی است و هم اکنون در دانشگاه پیام نور بوکان مشغول خدمت است

 

برای ایشان و خانواده اش و گروه اش و دوستانش و همه بر وبچه های تاتری بوکان ارزوی سلامتی و طول عمر می نمایم .

 

 ببخشید یه عکس از ش داشتم  اما زیاد خوش قیافه نبود برا همین بی عکس خدمتتان معرفی کردم 

 

برای اینکه اگه دیدن بشناسینش ادمی قدبلند لاغر اندام که گاه گاه لباس کامل کردی (کوا پاتول) می پوشد  وچپ چپ را میرودکه بیشتر شبیه خواننده ها میشه موی سر بلند که ژشت سر گره میزند ویاول می کند به امان خدا ُتا بادبزند وپریشان شود و..  ریش گذاشته البته ریش کامل با ریش بزیها اشتباه نگیرید یه چند تای از موهای ریشش سفید شده گاه گداری هم بیخودی می خنده یا بی جهت اخمو میشه  حالا تصورش بماند برا خودتان  خواهشن با الن دولن اشتباه نگیرید