🎓 # نشانه شناسی
# پدیده فضادراجرا

درتاتر دو فضا وجوددارد
فضای مادی
فضای معنوی.
رابطه این دو رابطه‌ای تعاملی است.
فضای مادی دارای مشخصات فیزیکی است، دارای اندازه، ابعاد، مقیاس و... است.
هر یک از این مشخصات به مثابه یک دینامیک عمل می‌کنند.
این دینامیک ها همزمان با یکدیگر عجین شده و بر یکدیگر تاثیر می گذارند.
به عبارتی این قدرت موثر «مادیت» فضایی است که منجر به انتشار اتمسفر موجود در آن می شود.
یا به بیانی بهتر انتشار «معنا» می شود.
اتمسفر نتیجه احساسات موجود در فضای تئاتری است که به واسطه بازیگر برای مخاطب خلق می شود.
این اتمسفر شب به شب و تحت تاثیر رویداد هایی که در جهان بیرون از صحنه روی می دهد، تغییر می‌کند.
چرا که دریافت آدم ها متناسب با تفاوت تجربیات شان از یکدیگر متفاوت است.
اتمسفر نوعی انرژی است،
از این رو فعالانه بربخش دگر «مادی» تاثیر می گذارد.
این انرژی روحی_روانی انرژی فعال و در جریان دقیقا به مثابه معنا ی حضور، باعث می شود تا هر عضو از مخاطب نسبت به فضای تاتر و تمام عناصر موجود در آن واکنش نشان دهند.
این هم کوشی انرژی گونه اتمسفر تمام فضای تاتر را در بر می‌گیرد، به موازات جهان واقعی جهان تخیلی خلق می‌کند،مخاطب جوهر ارگانیک این زندگی خلق شده را به استناد اصل « تعلیق ناباروری» «کالریچ» فهم می کند.
فضای تاتر بسان «حضور» بخشی از ماست،
بخشی که ما نمی توانیم آن را ببینیم،
گویی از ما جداست،
رویت پذیر نیست و تنها به واسطه اجرا و در درون اجرا ادراک می شود.
اما سوال اینجاست آیا می توانیم فضا را بدون ابژه در نظر بگیریم؟
اینشتین به استناد تئوری نسبیت خود اعتقاد داشت
«فضا پدیده ای مستقل نیست، بلکه به واسطه ابژه مشخص می‌شود».
فضا در خود و از خود واکنشی بر نمی انگیزد تا تبدیل به پس زمینه ای جهت دریافت چیزی به مثابه چیز دیگر شود.
ازاین رو فضای تاتر یک پدیده ثابت به مثابه ابژه یا ماده بسان دیگر ابژه های موجود در جهان نیست.
تمایز این ابژه از ابژه های دیگر موجب شناخت مستقل آن به عنوان نشانه می شود.
افسونی که تاتر به کار می برد در الگوی نخستین به این واقعیت مرتبط است که تاتر ابژه ای در جهان است،
ابژه ای که شرایط و موقعیت های خاص را ملموس و متجسم می کند، اما ابژه ای متفاوت
منبع :
Theatre Academy
آکادمی تئاتر: آموزش، نقد، پژوهش های دراماتیک، تئوری کارشناسی تئاتر 

Abdolla Mohamadzade