*این یادداشت به قلم «خالد حیدری» کارگردان، نمایشنامه‌نویس، عضو خانه تئاترایران و سرپرست گروه تئاتر کوچک بوکان و از پیشکسوتان عرصه تئاتر بوکان نوشته شده و در اختیار زریان قرار گرفته است.
 

پایگاه خبری- تحلیلی زریان؛ پوستی کُلُفت، اراده ای آهنین و ایمانی راسخ؛ از موئلفه های اساسی، برای تولید اثر هنری، خصوصن آثار نمایشی در ایران ما به شمار می آیند. آثاری که نیازمند کار گروهی و تیمی هستند.

اخیرا استاد بزرگوار جناب دکتر صادقی، زمانی بیش از دو ماه را به ماندن در مهاباد و کارکردن با دوستان تئاتری آن شهر اختصاص داد، رویدادی که معمولا کم اتفاق می افتد با وجود اینکه تقریبا تمام استانهای کشور نیازمند چنین حرکتی هستند و بسیار استقبال می کنند؛ اما دکتر صادقی دعوت مهاباد را سخاوتمندانه می پذیرد و همزمان با کار اجرایی، دوره ای فشردهٔ آموزشی نیز برگزار میشود که بدون تعارف باید گفت، غنیمتی بوده که نصیب تئاتری ها و علاقه مندان این شهر شد.

واما چرا نمایش «نه بی باشتر» چون موضوع، فاجعه ای ملی و منطقه ای را مطرح میکند که جای زخم آن ننگی ست که همیشهَ خدا بر تارک تاریخ خواهد ماند و موجبِ خشم و انزجار افکار جهانیان خواهد شد و دریغا که بازتاب عمق این کشتار و فاجعه، آنچنان که شایسته بود در دستور کار اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه خودی قرار نگرفت.

حال، فارغ از این مسائل، سوالهای اساسی دیگری مطرح است که یقینا باید همه دغدغه پاسخ داشته باشیم، از اداره کل هنرهای نمایشی کشور تا «مای» تئاتری و تا آن مخاطب فعال که برای رشد و تعالی فرهنگ وهنر سرزمینش حاضر به هزینه کردن است.

 در سرزمینی که متاسفانه، در لایه های نهان و آشکارِ جامعهَ چند ده میلیونی آن، دغدغه ای بنام فرهنگ و هنر، هر روز بیش از پیش کم رنگ تر می شود، کار تئاتر کردن، در عین حال که سخت و طاقت فرساست، واقعا عبث و بیهوده می نماید، در حالی که باید فعالیتی معنا دار فرهنگی باشد و موجب صیقل روح و روان و تزکیه نفس گردد، به عکس انجامش جز فرسایش روان و کاهش انگیزه نیست.

کمی به عقب تر برگردیم، من در دوره افول دوران طلایی تئاتر ایران، یعنی اواسط دهه پنجاه با تئاتر آشنا شدم، آنزمان که گروههای متعدد تئاتری، پایه های تئاتر تجربی و مدرن این سرزمین را با شکل گیری «کارگاه های نمایش» استحکام می بخشیدند. از آنزمان تا به امروز که بالغ بر چهار دهه سپری شده، تمام هم و غم تبار تئاتر ما، از آن دانشجویِ جوانِ از گَرد راه رسیده تا آن گیس سفیدِ صاحب کسوت و از آن بخشنامه های انجمن نمایشِ مظلومِ منحل شده تا آن مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی و تا آن شعار مختصر و مفید «تئاتر برای همه»، همه و همه، سنگ رشد و اعتلای فرهنگ و هنر و.تئاتراین سر زمین را به سینه می کوبیدن و می کوبند.

 اما چرا بعد از دهه ها هنوز در سبد کالای هیچ خانواده ای، نشانی از این رشد و اعتلا به چشم نمی خورد؟ و یا چرا هنوز کتاب فروشی ها «فقط کتاب» نمی فروشن! و سینماها همچنان در نوبت خاموشی اند؟ و حتی گالری های معتبر به دنبال تغییر کاربری ند... و یا بقول دوستی که برای افتتاح نمایشگاهی دعوت سده بود، «ازساعت اعلام افتتاح گذشته بود، ولی هنوز من بودم و صاحب آثار و حیرت فرو خورده مان»؛ و عجیب تر، هنوز نقاش ما، برای زدن برچسب قیمت به تابلوی خودش، دستاش میلرزند...و نویسنده، همچنان قلمش باید به سمت ناشر بچرخد و بچربد... و مضحک تر! کارگرانی که هنوز تئاترش به اجرا نرسیده، هر شب، کابوس و بختک، کلی از طرح و ایده هاش را لت و پار میکند.

راستی چرا نسل ها أمدند و رفتند و کسی برای این سبد خالی چاره ای نیافت؟ و سوالی از این تاریخی تر، مردمی با این پشتوانه عظیم فرهنگی و تاریخی و سرشار از بدعت و نو آوری در بسیاری از زمینه های علوم و فن آوری، اکنون لنز نگاه شان به کدام سو تنظیم شده؟ کدام تولیدات فرهنگی موجب تفریح و خو شحالی و احیانا قوت قلب و تزکیه نفس شان خواهدشد؟ در این فضای موهومِ ماهواره ها و پروپاگاندای مسموم کمپانی ها، آنچه ما انجام می دهیم، به لحاظ کمی و کیفی، در قد و قواره این مردم است؟

و دقیقا در همین زمانه کالای واقعی فرهنگی که محصول همین جوانان بی ادعای ماست، باید دریک شهر دویست هزار نفری، در دو شب، حدود دویست بیننده داشته باشد! نمایشی با ویژگی های اختصاصی منطقه، از موضوع و زبان نمایش گرفته تا سازنده و عوامل اجرایی، همه از فاکتور های اساسی برای استقبالی خوب بودند، اما حتی اهالی فرهنگ و هنر هم، بی تفاوت ازاین اجرا گذشتند و نگاهی به پشت سر هم نکردند.   

وقتی محصولات خودی اینچنین مورد بی مهری قرار میگیرند و مرغ همسایه همچنان غاز میشود، وای به روزی که در این عرصهٔ استراتژیک، مردان آبادی خسته و دلشکسته پیر شوند؛ و آن دَین انسانی که در خودآگاه تاریخی، نسلها را به هم گره میزند، توالی و تداوم نداشته باشد و انتقال دانش و تجربه در این چرخه عقیم بماند.        

توجه -

یادداشت های سایت خبری – تحلیلی زریان، بیانگر دیدگاه و نظر نویسندگان آن است. «زریان» در نظر دارد با انتشار نظرات صاحب نظرانی از طیف های گوناگون، چشم انداز متنوع و متوازنی از دیدگاه ها رابه کاربران خود ارائه دهد.

 
تاريخ: ۱۳۹۴/۵/۲۹