جشنواره زدگی
مشکل تئاتر ، در استان آذربایجان غربی جشنواره زدگی است .
سکوت تامل برانگیز هنرمندان در قبال بی مدیریتی دستگاه ذیربط و بی برنامه گی مرکز وانجمن های هنرهای نمایشی استان جای نگرانی زیادی است .
مشکل تئاتر ، فقط انتخاب برای جشنواره نیست .
بلکه خود وجود جشنواره های عجیب وغریبی است که برگزار می شود وتیشه به ریشه تئاتر استان زده است .
همه نوع جشنواره تئاتر در استان داریم . حتی جشنواره پیاز .
ولی دریغ از یک جو غیرت برای اجرای نمایش برای عموم ومردمی کردن تئاتر .
در حالی که خیزش برای شرکت در جشنواره های تئاتری نما و پیازی از سوی گروههای جوان و تازه کار به یک موچ تبدیل شده سونامی جشنواره ها نیز هر روز بر بدنه ضعیف تئاتر می کوبند و از مردم و مردمی بودن دورتر می سازند .
همه نوع اعتراض و صدای این گروهها برای مقام وجایزه جشنواره بگوش می رسد الا رسالت واقعی شان برای فرهنگ سازی ومردم و اجرای عمومی وحتی برای احقاق حق خودشان از سوء مدیریت ها وحق کشی های که درحق هنرمندان خصوصا هنرمندان تئاتر می شود .
اکنون که شمارش معکوس برای آغاز جشنواره های بی بنیه و بی هویتی که مانند ریشه پیاز سر در خاک فر و می برند وهیچ مزیتی ومزه ای ندارند وتنها ویترینی برای مانکن های غیر حرفه ایی تئاتر نما هستند وچیدمانی جز مهر حکومتی بر بدنه تئاتر ندارند .
وضعیت تئاتر در آذربایجان غربی سالها است دچار دستخوش بی هویتی شدن و بسوی سفارشی شدن پیش می رود وسوءمدیریت و بی تدبیری انجمن های نمایشی انتصابی بر سکون وایست چرخ نمایش تاثیر صددرصدی گذاشته و در سیلاب سیاسی کاری و بده وبستانهای لایه های پنهان ونامشهود دستهای پیدا وپنهانی قرار گرفته است .
که بودجه بندی و حمایت از اجراهای عمومی و احترام وتکریم هنرمندان تئاتر از سوی ادارات ذیربط مصداق بارز وضعیت تئاتر در استان است.
برای اجراهای عمومی ، هزاران مشکل و سد معبر وجود دارد .
بودجه نیست . سالن ها در حال تعمیر ویا تعطیلند . ویا امکاناتشان در حد صفر شده است .
گروهها مورد تائید نیستند .
سالن ها تعطیل و امکانات آنها درحد صفر و امنیت شغلی و بازار یابی برای اجرای اثر صفر و حتی هنرمندان چندین ساله تئاتر ی استان در حد دشمن و استکبار جهانی مورد تفتیش وحتی انگشت نگاری وتعزیب وتهدید می شوند .
هیچ برنامه ای برای برگزاری واجراهای عمومی نیست .
واجراهای که هم انجام می شوند یا مناسبتی است و یا محلی از اعراب ندارند .
وضعیت بودجه وسرانه برای تئاتر و هنرمندان تئاتر استان با دهها نقطه زیر صفر قرار دارد و صحبت از درخواست کمک هزینه جرمی در حد کفر و ارتداد وجود دارد .
ودر خواست برای رفع نواقص سالن های تئاتری که با گیوتن هم خلاصی نخواهند داشت .
و هتک حرمت و پس زدن پیشکسوتان تئاتر و دور کردن تحصیلکرده های رشته نمایش وترد آنها نیز آخرین رمق های تئاتر استان را نیز گرفته است .
ولی چرا جشنواره و هزینه های جشنواره و جشنواره های دولتی از انواع مختلف حتی از نوع پیازی آن هم رونق دارد . بودجه دارد . نیرو دارد . وامکانات در حد به به وچه چه های آچنانی دارند . تلویزیون ها و رسانه ها صبح تا شب با بوق وکرنا ودر شیپور می دمند . آیا جز تامین منافع مدیران است ؟
یک واقعه بسیار ناگوار وجوددارد . ویک سوال پر رنگ وواضح . چرا تئاتری ها ی جشنواره ایی در مورد نکاتی که هیچ اهمیتی ندارند حتی با هم گلاویز می شوند در جلسات نقد وبررسی یقه گیری می کنند .
اما در مباحث کلان وریشه ایی تئاتری سکوت می کنند .
چرا بدون اینکه حتی یک ذره منفعت مادی ویا معنوی برای آنها داشته باشد خواسته وناخواسته در سرکوب وخاموش کردن انتقادات بعضا تک صدایی و انفردای پیشکسوتان وهنرمندانی که در فکر راه چاره همگانی هستند شرکت دارند .
در بی تدبیری مدیران که تنها در پی منافع خودشان و ریا وچاپلوسی های اداری شان هستند واز این فضا ها به نفع خود بهره می برند دست به انتقاد نمی زنند .؟
چرا از فعالیتهای صنفی که انجام می دهند به راحتی دست می کشند ؟چرا حتی در برابر حقوق اولیه خودشان ، در برابر بیمه ومستمری وسرانه هنری و کم ترین امکاناتی برای زندگی اولیه که حداقل به خط فقر برسند سکوت می کنند و حتی لب تکان نمی دهند ؟ اما برای حاشیه سازی ویقه گیری از هم تیر وتبر می اندازند ؟
وزمانی که بحث وانتقادی پیش می آیند گویا هنرمند تئاتر ، ملایکه و فرشته خداوندی است و زندگی اش هزینه ندارد ووظیفه ای جز خر حمالی ندارد . ؟
چرا باور کرده اند وبه کسانی که اندک انتقادی می کنند که گناه کارتر از خود هنرمندان تئاتر استان نیست بدون آنکه ریشه یابی کنیم همه خود را ودیگر هنرمندان تئاتر را مقصر جلوه می دهند و در برابر منفعت طلبی مدیران سکوت می کنند . دلیلش جز ریا وتزویر و قدم گذاشت برای منفعت بیشتر برای مدیران است؟
سکوت و بی عملی و ناهماهنگی و بی خردی بعضی دیگر و وجود هنرنماهای که جز تملق وجشنواره زدگی چیزی دیگری ندارند و مردم وهنر مردمی برای آنها ارزشی ندارد باعث شده تا هنرتئاتر دراستان در گنداب شعار توخالی مسئولینی که جز حرف وبی عملی و چماق خدمت به پرچم چیزی ندارند وهنر مقدس وزندگی هنرمندان برای آنها ارزشی نخواهد داشت گیربیفتیم و شاهد غرق شدن ونابودی هنر تئاتر وزندگی خودمان باشیم .
دیگر باور کرده ایم که صنف تئاتر کوچک وحقیر است .
وکسی توجهی نمی کند چون با دست خودمان رگ حیات زندگی خودمان را می فشاریم تا جریان خون آن بایستد .
اهداف تئاتر وصنف تئاتری را فراموش کردیم و بدنبال استخوان بی گوشت جشنواره ها سگ دو می زنیم .
با این همه جشنواره تئاتر از ریز ودرشت اکنون تئاتر در کجا ایستاده است ؟
در دولت تدبیر وامید ، در تئاتر استان آذربایجان غربی چه تغیراتی ایجاد شده است جز نزول بیشتر جایگاه هنرمندان تئاتر .
بنام هنر وهنرمند به همه چیز اندیشدند جز هنر .
آیا جز هنرمندان تئاتر کسی دیگری در این مقوله حق کشی سهم بیشتری داشته است؟

۱۵ آبان ۱۳۹۴- تیوال