تشریح سیاست های انجمن نمایش کشور در گفت و گفت با حسین مسافر آستانه
ايران تئاتر - سرویس گفت و گو
مريم فشندي: جشنواره امسال غير رقابتي است، اما انجمن نمايش كشور با معرفي پنج داور قرار است برگزيدگان خود را معرفي كند. حسين مسافرآستانه رئيس انجمن نمايش كشور در گفتوگويي تفصيلي با سايت ايران تئاتر به تشريح سياستهاي انجمن نمايش در جشنواره امسال و داوري آثار پرداخت. با اين حال اين گفتوگو تنها به جشنواره محدود نشد. او در بخش ديگري از اين مصاحبه به بيان سياستها، محدوديتها و فعاليتهاي انجمن نمايش كشور پرداخت؛ با اين توضيح كه بيش از 300 انجمن نمايش در كشور وجود دارند و هيأت رئيسه انجمن نمايشِ كشور را حسين مسافرآستانه، مهرداد رايانيمخصوص، حسين رازي و... به عهده دارند. مشروح گفتوگوي سايت ايران تئاتر با حسين مسافرآستانه را در زير بخوانيد:
جشنواره امسال رقابتي نيست، ولي انجمن نمايش داوران خود را معرفيكرده است. به نظر من تناقضي وجود ندارد؛ ضمن اين كه اتفاق نادري هم رخ نداده. در بسياري از جشنوارههاي دنيا، نهادها و شركتهاي خاصي در جهت اهداف تبليغي و تجاري خود داوري آثار را به عهده ميگيرند. جشنوارهاي مثل جشنواره بين المللي تئاتر فجر با داوري جايگاه خود را تقليل ميدهد و نازل ميكند. براي اين كه ما به اين فرهنگ دست پيدا بكنيم كه حضور در جشنوارهاي مثل فجر خود به خود افتخار بزرگي است و همه كساني كه در جشنواره شركت ميكنند، اين افتخار را كسب كردهاند، ارتقاء جايگاه حرفهاي اين جشنواره را باعث شدهايم. اما انجمن نمايش، در طول سال وظيفه سياستگذاري و توليد تئاتر كشور را به عهده دارد؛ وظيفهاش برگزاري جشنواره نيست و اگر در برپايي يك جشنواره همكاري كند، در جهت اهداف خودش است. همان طور كه گفتم سياستگذاري فرهنگي كلان تئاتر، ارتقاء سطح آموزش و توليد تئاتر، از وظايف انجمن نمايش است و در راستاي اين وظايف با اهدافي كه دارد، ميتواند در جشنواره فجر يا جشنوارههاي ديگر حضور پيدا كند و آثار را داوري كند. اين تنها حق انجمن نمايش نيست؛ هر نهادي كه به لحاظ فرهنگي در تئاتر براي خودش تعريف داشته باشد، ميتواند وارد داوري در راستاي اهداف خود شود. حتي مؤسسات خصوصي و تجاري هم ميتوانند اين كار را بكنند. براي مثال ايران خودرو هم ميتواند داوري جشنواره را توسط چند متخصص تئاتر در جهت اهداف خودش به عهده بگيرد. به نظر من اين شركت ميتواند باري(به لحاظ اقتصادي) از روي دوش تئاتر بردارد و در عوض به اهداف تبليغي خود هم دست پيدا كند. ما هم همين كار را ميكنيم؛ يعني انجمن نمايش نگاه اقتصادي ندارد، ولي با نگاه فرهنگياي كه دارد، ميخواهد نام آن به عنوان يك تشكل رسمي و قانونمند ثبت شود. اين با كار ستاد برگزاري جشنواره هيچ مغايرتي ندارد. من به شخصه با رقابتي برگزار شدن جشنواره از سوي ستاد و دبير آن موافق نيستم. حتي بسياري از حرفهايهاي تئاتر هم در همان زمان كه جشنواره فجر رقابتي برگزار ميشد، با اين شيوه موافق نبودند و ميگفتند اگر جشنواره ميخواهد در سطح حرفهاي برگزار شود، نبايد رقابتي باشد. پس شما با غير رقابتي بودن جشنواره در كل موافقيد.بله. صدرصد. معتقدم اگر يك جشنواره در ايران باشد كه بتواند خود را در حد و اندازهاي نشان بدهد كه تمام جنبههاي حرفهاي تئاتر و برآيند فعاليت تمامي اهالي تئاتر در طول يك سال در آن رقم بخورد، بايد غير رقابتي باشد و اين جشنواره فقط جشنواره فجر است. هنوز جشنوارههاي ديگر ما در سطحي نيستند كه بگوييم بايد غير رقابتي برپا شوند. داوران انجمن نمايش بر چه اساس انتخاب شدند؟ اولين نگاه ما در انتخاب هيأت داوران، نگاه تخصصي و حرفهاي بود. ما سعي كرديم از بين اهالي حرفهاي و متخصص تئاتر كه هم در آموزش و هم در اجرا نامي دارند، داوران را انتخاب كنيم. مسأله ديگر اين بود كه از بين اهالي گسترده تئاتر، ميبايست افرادي را برميگزيديم كه خودشان در جشنواره كاري نداشتند و شركت كننده نبودند. اينها مهمترين معيارها بود. با اين نگاه كلي ما پنج داور از پنج گرايش تئاتري انتخاب كرديم. يك كارشناس و استاد طراحي صحنه، فردي كه تخصصش در كارگرداني ثابت شده، فردي كه در حوزه بازيگري بتواند داوري كند و در بخش نمايشنامهنويسي و موسيقي هم افراد متخصص را انتخاب كرديم. چرا بخش خياباني داور ندارد؟ شايد در سالهاي آينده خود ما وارد اين حيطه بشويم، ولي با توجه به جلساتي كه با هيأت امناي انجمن نمايش داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه بايد در حيطهاي وارد شويم كه از عهده انجام آن به خوبي برآييم. نميخواستيم برنامهريزي نشده وارد همه بخشهاي جشنواره بشويم. همين داوري بخش صحنهاي هم كار سخت و پرحاشيهاي است. ما حتي از هيأت داوران خواستيم كه خودشان با همت خودشان در سالنها حاضر شوند. ما دست ياري به سوي آن دراز كرديم و آنان با مهرباني دست ما را گرفتند. بنابراين همه زحمتها به دوش خود داوران است. اما اين مجال براي ديگران فراهم بود. همان طور كه بنياد شهيد، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و بخش آسيبهاي اجتماعي وزارت ارشاد در بخش صحنهاي كار داوري را انجام ميدهند، در بخش خياباني هم ميتوانست اين اتفاق بيفتد. آيا اين ارگانهايي كه نام برديد داوران خاص خود را دارند؟ خير. آنها اهداف و مواردي كه مد نظرشان بوده را به داوران انجمن نمايش اعلام كردهاند و داوران براساس آن معيارها و با توجه به حرفهاي بودن آن، نمايش برگزيده را اعلام ميكنند. در ضمن اهداي جوايز را در هر بخش، اسپانسرهاي آن بخش به عهده دارند. قبل از برگزاري جشنواره تئاتر فجر، جشنواره مناطق در شهرستانهاي مختلف برگزار شد. شما فعاليت انجمنهاي نمايش را براي شركت در جشنواره بينالمللي تئاتر فجر چگونه ارزيابي ميكنيد؟ انجمنهاي نمايش به عنوان مركز توليد تئاتر در تمام شهرهاي كشور، نقش بسيار مهم و تأثيرگذاري را ايفا كردهاند. ما با كمترين امكانات، شاهد بهترين توليدات در شهرستانها بودهايم. در جشنوارههاي منطقهاي بعضاً آثاري ديديم كه شايد در تمام طول سال در تهران كاري به آن قدرت را شاهد نباشيم. با ديدن كارهاي شهرستان در جشنواره فجر به اين حرف من خواهيد رسيد. عموماً انجمن نمايش در شهرستان، به رغم مشكلات عديده مالي و امكاناتي از استعدادهاي سرشار برخوردارند؛ يعني آنها از نيروي انساني كه سرمايه بزرگ تئاتر است، بهرهمندند و در واقع استعدادهاي فراواني دارند و از تحصيلات و تجربه تئاتري برخوردارند و آبرويي براي تئاتر كشور محسوب ميشوند. ما سال گذشته هم شاهد تعدادي از آثار خوب شهرستاني بوديم. امسال هم مطمئنم بسياري از كارهاي شهرستاني، برتري خود را به اثبات خواهند رساند. ولي ما در انجمنهاي نمايش شهرستان، به لحاظ تشكيلات بعد از گذشت 20 سال از تأسيس، هنوز با مشكل مواجه هستيم. هم براي مسؤولان كه اين تشكيلات را به عنوان يك تشكيلات رسمي و برآمده از دل خانواده تئاتر نپذيرفتهاند و متأسفانه هم در بعضي موارد براي خود خانواده تئاتر هنوز اين تشكيلات جا نيفتاده است. با توجه به پيگيريهايي كه هيأت رئيسه در يك سال اخير داشته و جلسات متعدد كارشناسي كه با متخصصان تئاتر داشتهايم، سعي و تلاشمان از سال گذشته تاكنون بر اين بوده كه بتوانيم انجمن نمايش را از نظر زيرساخت و زيربنا به عنوان يك تشكيلات فرهنگي و هنري تصحيح كرده و به سمت درستش هدايت كنيم. مسلماً حاصل و نتيجه اين تفكر خيلي زود نميتواند به دست بيايد. از بدو ورودم به انجمن نمايش، در تشكيلات جديد تاكنون دو بار توانستهايم با اعضاي هيأت مديرههاي انجمن نمايش جلسه داشته باشيم كه يك بار آن فقط با هيأت مديرهها يا رؤساي انجمنهاي نمايش استانها بود. در حالي كه ما نياز داريم جلسات بيشتري داشته باشيم. براي اين كه انجمن نمايش به تعريف منسجم و قانع كنندهاي دست پيدا كند، سعي ما بر اين است كه تا سال آينده اين هدف را بيشتر پيگيري كنيم. مطمئن هستم كه اگر تعريف انجمن نمايش در بين اهالي تئاتر جا بيفتد، آن زمان انجمن نمايش ميتواند به صورت مستقل سرمايهگذاري كرده و درآمدزايي داشته باشد و همه ارگانها و نهادها اهداف خود را در زمينه فرهنگي در انجمن نمايش جستوجو خواهند كرد. به تئاتر شهرستانها اشاره كرديد. در گفتوگويي كه با دكتر ايماني داشتم، ايشان به اختصاص بودجه يك ميلياردي به تئاتر شهرستانها اشاره كردند. شما چقدر در جريان اين بودجه هستيد و قرار است اين مبلغ چگونه صرف تئاتر شهرستان شود؟ اين بودجه يك ميلياردي جداي از بودجه مصوبه تئاتر سال نيست و از دل همان بودجه، اين يك ميليارد به تئاتر شهرستان اختصاص پيدا ميكند كه با تعامل با معاونت هنري و زير نظر معاونت هنري، اين بودجه اختصاص پيدا خواهد كرد. البته بخشي از آن در شهرستانها تزريق شده و قسطهاي دوم و سوم آن باقي مانده كه بايد تا قبل از سال جديد مالي(خرداد سال آينده) تخصيص داده شود، اما تخصيص اين بودجه براساس طرح و برنامهاي است كه انجمنهاي نمايش هر استان به ما ارائه كردهاند. طرح و برنامههاي منطقي و قابل دفاعي كه لازمه فعاليت تئاتري در آن شهرستان باشد. اين كاري است كه دوستان ما در انجمنهاي نمايش استانها بايد انجام دهند. ما از فروردين اعلام كردهايم، ولي متأسفانه بيش از 50 درصد انجمنهاي نمايش سراسر كشور طرح و برنامههاي قابل قبولي را ارائه ندادهاند. چون تا به حال از اين كارها نشده در اوايل كمي كُند پيش ميرود. تا به حال هميشه اين طور بوده كه از سر دلخواه، ترحم يا بسياري از معيارهاي غير فرهنگي، بودجهاي را به شهري اختصاص ميدادهاند. به نظر من حق مسلم تئاتر شهرستان است كه بودجه مصوبه خود را دريافت كند و نبايد نگاه ترحمآميزي نسبت به تئاتر شهرستان داشت. انجمنهاي نمايش هم بايد با برگزاري جلسات متعدد، هم كار فرهنگي انجام دهند و هم كار تشكيلاتي و حقوق قانوني خود را مطالبه كنند. نگاه ترحمآميز به تئاتر شهرستان هميشه من را آزار داده. اين كه لطف كنيم و به فلان شهرستان كمك كنيم، اتفاق درست و خوبي نيست. ابهاماتي راجع به عملكرد انجمن نمايش وجود دارد كه بد نيست در اين گفتوگو به اين موارد هم اشاره كنيم. انجمن نمايش در دهه 60 تأسيس شد و يكي از اهداف تأسيس آن اين بود كه توليد تئاتر را به عهده بگيرد و براي توليد تئاتر سياستگذاري كند. ولي از آن موقع تا به امروز اين هدف نصف و نيمه انجام شده و به طور كامل تحقق نيافته است. چرا؟ اصلاً انجمن نمايش كشور وظايف تئاتر كشور را براي وزارت ارشاد انجام ميدهد. وظيفه توليد تئاتر، برنامهريزي و حمايت از تئاتر كشور به عهده وزارت ارشاد است. وزارت ارشاد براي اين كه از پسِ اين كار بسيار بزرگ در سطح كشور بر بيايد، اين وظيفه را به انجمن نمايش كشور سپرده كه از طريق خودِ تئاتريها اين تشكيلات اداره ميشود. بنابراين بايد حمايت لازم را هم انجام دهد، ولي ايرادي كه شما اشاره كرديد، به جاست. انجمن نمايش، بيشتر در گذشته توسط مديران دولتي اداره ميشده و عموماً رؤساي انجمن نمايش، رئيس مركز هنرهاي نمايشي يا كارمندان رسمي وزارت ارشاد بودند. ديوان محاسبات اداري هم ايراد قانوني اين امر را گوشزد كرده و گفته اگر بخشي از دولت است، پس اين همه بودجه به آن تعلق نميگيرد! اما اگر يك انجمن است ما به چشم تشكيلات به آن نگاه ميكنيم كه در اين صورت چرا كارمندان رسمي وزارت ارشاد آن را اداره ميكنند؟! اين تناقض، يك تناقض ساختاري از آغاز تاكنون بوده است كه از سال گذشته به اين طرف قرار بر اين شده كه هيأت امنا، هيأت رئيسهاي را در انجمن نمايش مركز انتخاب كند كه كارمندان رسمي ارشاد نباشند. در شهرستانها هم ما اين مورد را ابلاغ كرديم؛ عضويت تمام خانواده تئاتر به شرطي كه شرايط خاصي را دارا باشند در انجمن نمايش بلامانع است، اما عضويت كارمندان رسمي ارشاد در هيأت مديرهها اشكال قانوني دارد. انجمن نمايش با اين نگاه ميتواند مستقلتر عمل كند. نگاه حمايتي خود را هم دارد. اگر انجمن نمايش بتواند اين استقلال را تبيين كند، ميتواند وظايف فرهنگي همه وزارتخانهها، نهادها و ادارات را به عهده بگيرد و براي اهداف فرهنگيِ آنها در تئاتر برنامهريزي كند. اين"جزئي از اداره ارشاد بودن" باعث شده انجمن نمايش مهجور شود و توسط نهادها و ادارات ديگر جدي گرفته نشود؛ هر چند با تعاملي كه بسياري از اعضاي هيأت مديره شهرهاي مختلف داشتهاند، توانستهاند خود را جا بيندازند. من انجمن نمايشي را سراغ دارم كه بخش مهمي از بودجه توليد تئاتر شهر خود را در راستاي برنامههايي كه براي اهداف شهري ميريزد، از شوراي شهرش دريافت كرده و توانسته در راستاي اهداف فرهنگي شهر كارهايي توليد كند. شوراي شهر يكي از جاهايي است كه ميتواند وظايف فرهنگي خود را به انجمن نمايش بسپارد. انجمن نمايش بايد از بودجه ارشاد براي فعاليتهايي كه وزارتخانه مد نظرش است، استفاده كند، ولي نبايد محدود به اين باشد. بايد بتواند با همه نهادها و ارگانهايي كه اهداف فرهنگي دارند، تعامل برقرار كند. بودجه انجمن نمايش اختصاصاً هر سال پرداخت ميشود يا آهسته آهسته داده ميشود؟ همين بودجهاي است كه ارشاد طي مراحل مختلف و به قول شما آهسته آهسته ميدهد. چون بودجه اعتبار دولتي را به يك باره در آغاز سال به هيچ اداره و يا هيچ مؤسسهاي نميدهند. انجمن نمايش بايد بتواند طرح و برنامه يك ساله خود كه قابل دفاع بوده، ضرورتها را بيان كند و هدف داشته باشد، ارائه كند تا بودجه را به خود اختصاص دهد. چه زماني انجمن نمايش به استقلال لازم و شايسته خود ميرسد كه هنرمندان بتوانند به آن اتكّا كنند و از سوي آن حمايت شوند؟ نميشود تاريخي مشخص كرد؛ از يك طرف به اعضاي انجمن نمايش بستگي دارد كه به درك واحدي براي تعريف انجمن نمايش دست پيدا كنند و از سوي ديگر به حمايتهاي خوب مسؤولان دولتي (مخصوصاً وزارت ارشاد) بستگي دارد. حالا اتفاقاً سؤال من اين است كه چرا با وجود گذشت اين همه سال از تأسيس انجمن نمايش، اين انجمن به اهداف مورد نظرش دست پيدا نكرده؟ خيلي زودتر از اين، انجمن نمايش بايد به اهدافش ميرسيد، اما ما در حال حاضر دچار"چندگانگيِ نگاه" هستيم. نگاههايي كه روي انجمن نمايش هست آن قدر تعريفهاي متفاوت و گاه متناقض دارد كه براي رسيدن به يك تعريف واحد بايد مرتب گفتوگو شود و روشنگري انجام گيرد. هر چه بيشتر كار كنيم، زودتر ميتوانيم به تعريف مستقل انجمن نمايش دست پيدا كنيم. مركز هنرهاي نمايشي چقدر ميتواند در رسيدن انجمن نمايش به اين هدف تأثيرگذار باشد؟ گو اين كه در سالهاي گذشته اين مركز يكي از موانع انجمن نمايش دستيابي به اهدافش بوده است. پاسخ سؤال خودتان را داديد. من ميخواستم همين را بگويم كه شما در پرسشتان مطرح كرديد. مركز هنرهاي نمايشي در سالهاي گذشته خودش مانع به استقلال رسيدن انجمن نمايش بوده. براي اين كه انجمن نمايش را كنار دستش نگه ميداشته كه هر طور خودش ميخواهد از آن استفاده كند. البته در اين يك سالي كه من به انجمن نمايش آمدهام و نوع ارتباط و تعاملي كه با مدير مركز هنرهاي نمايشي داشتهايم، آرام آرام به اين سمت ميرويم كه خود اداره كل و يا ادارات كل استانها هم به اين تعريف دست پيدا كنند كه انجمن نمايش را با همان چيزي كه در اساسنامهاش وجود دارد، به عنوان يك تشكيلات مستقل تحت الحمايه ارشاد نگاه كنند؛ نه به عنوان بخش كوچكي از اداره دولتي خودشان؛ چون در آن صورت براي تخصيص كمترين امكانات(حتي در اختيار گذاشتن يك ميز و صندلي) هم مشكل خواهند داشت. شنيدهام كه انجمن نمايش قصد دارد عضو جديد بپزيرد. درست است؟ تعاريفي وجود دارد. اصلاً ما به چه كسي ميگوييم عضو انجمن نمايش؟ به 14 شرط كه براي آن برشمرديم و در اساسنامه آورديم. هر كس آن شرايط را داشته باشد، ميتواند عضو انجمن نمايش شود. بنابراين عضو جديد و قديم معني ندارد. بسياري از اعضا با توجه به تعريف شرايط جديد از عضويت خارج شدهاند. در گذشته هيچ معياري براي پذيرش عضو در انجمنهاي نمايش وجود نداشت. به همين دليل هر كس ميتوانست با يك بار روي صحنه رفتن در يك تئاتر، براي يك عمر عضو انجمن نمايش باشد، اما الآن تعريف عضويت، طي آئيننامهاي اعلام شده و قطعاً بسياري از افرادي كه در 10 سال گذشته هيچ كار تئاتري نداشتهاند ولي همچنان عضو انجمن نمايش بودند و در جلسات شركت ميكردند و حق رأي داشتند، از عضويت بركنار خواهند شد. يكي از شرايط اين است كه حداقل يك كار عملي در طول سال داشته باشند.بله حداقل. تعداد كارشان هم بايد به 10 نمايش اجراي عمومي رسيده باشد و ساكن بودن در شهر مورد نظر هم يكي از شرايط است. تعدادي از هنرمندان در تهران زندگي و فعاليت ميكنند، ولي عضو هيأت امناي انجمن نمايش شهر خودشان هستند كه اين هم درست نيست. پس هنرمنداني كه در خارج از كشور به سر ميبرند، ولي عضو انجمن نمايش هستند، عضويتشان لغو شده؟ بله. هنرمنداني كه دهه 60 در تئاتر فعاليت ميكردند و حالا فعاليت نميكنند و هنوز حقوق بگير انجمن نمايشند؛ با اين تعداد چه ميكنيد؟ بايد پرانتزي باز كنم. يك استثنا وجود دارد و آن به ايراد ديگري كه بر انجمن نمايش وارد است برميگردد؛ اين كه تعدادي هنرمند، حقوق بگير انجمن نمايش هستند. اگر انجمن نمايش بتوانند به هنرمندان حقوق بدهد، بايد به هنرمندان فعال كه در طول سالها كار كردهاند، حقوق بدهد و بايد به همه هنرمندان تئاتر حقوق بدهد. چرا بايد به عدهاي كه هيچ كار تئاتري نميكنند، حقوق پرداخت شود؟ اين اشكال انجمن نمايش است و به هنرمندان ربطي ندارد. تحت شرايطي به آنها گفتهاند كه شما با عضويت در انجمن نمايش حقوق بگير خواهيد شد. در حالي كه حقوق بگيران طبق قانون كار بايد كار تعريف شدهاي داشته باشند و اين افراد هيچ كار تعريف شدهاي نداشتند. از سوي انجمن نمايش اين ايراد بر خودش وجود دارد كه چرا چنين استخدامهايي را بدون مجوز انجام داده، اما الآن بايد از عهده چنين كاري بربيايد. در جايي ما ميخواهيم اين مسأله به صورت قانوني حل شود كه هم هنرمندان متضرر نشوند و هم انجمن نمايش تكليف خودش را بداند يا اين هنرمندان تا آخر سابقه كاريشان حقوق بگيرند و يا بازخريد شوند. به اين ترتيب اعضاي جديد حقوق بگير نيستند. بله. اعضاي جديد چون كار تئاتر ميكنند و عضو انجمن نمايش محسوب ميشوند، پروژهها و قراردادهاي توليدي خود را با انجمن نمايش ميبندند و در قبال فعاليت كاري كه دارند، انجمن نمايش با آنها وارد قرارداد ميشود و حقوق توليد تئاتر را به آنها ميپردازد. اين افراد در تمام شهرستانها ميتوانند در تعيين هيأت مديره انجمن نمايش نقش داشته باشند و تمام حقوق تشكيلات انجمن نمايش را مطالبه كنند. بنابراين انجمن نمايش چيزي به مفهوم كارمند ـ هنرمند ندارد. بله درست است. به دليل اين كه ايراد قانوني بر حضور افراد حقوق بگير در انجمن وارد بود، از حدود سه سال پيش به اين طرف، نامه جدي و قانوني براي انجمن نمايش آمده كه بايد از پذيرش هر گونه حقوق بگير جديد خودداري كند. من در تعجبم كه چرا قبلاً اين ايرادها مورد بررسي قرار نميگرفت و براي آن كاري انجام نميشد. در حال حاضر حدود 44 كارمند ـ هنرمند مطالبات خود را ميخواهند. ما دستور داشتيم كه از سال 85 حقوق هيچ كدام از اين افراد را پرداخت نكنيم. البته اين پرداخت نكردن براي اين است كه اصل قضيه حل شود. شكايت شده. دادگاه احكامي را صادر كرده و اين احكام در حال بررسي است. من هم ميگويم اين تعداد بايد حق و حقوقشان را بگيرند، ولي بايد تكليف يك سره شود. يا مجوز حقوق به همين تعداد از افرادي كه غير قانوني جذب شدهاند، داده شود تا بازنشسته شوند، يا از همين الآن بازخريد شوند. به عنوان آخرين سؤال، با توجه به همه اين مشكلات كه براي انجمن نمايش وجود داشته و دارد، شما به عنوان رئيس انجمن نمايش، چه چشماندازي براي اين انجمن پيشبيني ميكنيد و فكر ميكنيد آيا باز بايد 14 ، 15 سال ديگر طي شود تا انجمن نمايش به نقطه مطلوب برسد؟ من اميدوارم كه تعامل بين ارشاد و انجمن نمايش تعريف روشن و واضحي پيدا كند؛ به اين معني كه حد و حدود و شرح وظايف هر كدام از اين دو براي همديگر مشخص شود. اما اگر اين طور كه در گذشته عمل شده ادامه پيدا كند تا 15 سال آينده هم هيچ چشمانداز روشني نميتوان داشت. براي اين كه در گذشته هميشه در مركز و در ساير استانها به اين صورت بوده كه مديران كل يا رؤساي مركز هنرهاي نمايشي انجمن نمايش كنار دستشان بوده و آنها بودند كه تصميم ميگرفتند از پول انجمن نمايش چگونه استفاده كنند. اما اگر طبق تعريف، اين امر به خود انجمن نمايش سپرده شود و يك هيأت امنا(همان طور كه از اسمش پيداست، هيأتي از امينترين افراد) سياستگذاري كلي را به عهده بگيرند و جايگاه حقيقي و فرهنگي داشته باشند و وابسته به ارشاد نباشند و انجمن از هسته به اين شكل اصلاح شود، قطعاً در تمام شعبات خود ميتواند به زودي به تعريف روشني دست پيدا كند. فكر ميكنم اگر همكاري، همدلي و همراهي وجود داشته باشد، يك سال بيشتر وقت نميبرد كه انجمنهاي نمايش به تعريف واقعي و شايسته خود دست بيابد.
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۵ ساعت 2:24 توسط عبدالرحمن عزیزی
|
şanoya kurdi شانۆی کوردی
به خێر بێن با لێره شـــانۆکاران کۆبینهوه و ئاگاداری ههواڵی هونهری و ههواڵی یهکتری بیـــن .. شانوی کوردستان